Thursday, March 20

اگر فیلتر بودیم و رفتیم






تا چشم همه مسئولین غیر محترم فیلترینگ کشور عزیزمان درآید به اینجا !!! نقل مکان نمودیم


ـ

Monday, March 17

ثبت نام در دوره‌های فراگیر کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور








بخش اول
برای ثبت نام و تکمیل فرم اینترنتی به سایت
http://www.sanjesh.org/
و به مخیلتون هم نزنه به ساین پیام نور بروید که اثری از فرم ثبت نام نیست !!! ـ

بخش دوم
راهنمایی‌های مندرج در هر صفحه را در حین ثبت نام بخوانید و عمل کنید

بخش سوم
آگاه باشید برای تبدیل از دانشپذیر به دانشجو نیاز به ثبت نام در هیچ کلاسی ندارید ( چه مورد تایید پیام نور و چه غیر مورد تایید مثل دانشپذیر ) و قبولی در آزمون با شرایط مندرج در دفترچه کافیست ( خیلی موسسات مثل دانشپذیر به دروغ به شما می‌گویند باید به این کلاسها بروید تا قبول شوید ولی دروغ محض است و کاسبی بی‌شرمانه ! )ـ

نکات
توصیه اول
با توجه به اینترنتی بودن ثبت نام و تاکید دفترچه راهنما مبنی بر پر کردن فرم بطور خوانا حتماً بگردین یک فونت خوب و خوانا پیدا کنید !!!!!!!!!! ـ

توصیه دوم
به راهی که در پیش دارید بیندیشید و نه حماقت مسئولین محترم و دست اندرکاران برگزاری آزمون که توزیع دفترچه و ثبت نام را انداخته‌اند شب عید !!!!!!!!!!!!! ـ

توصیه سوم
ازهمه مهمتر : خودتان را نبازید ... در هر یک از شش هفت صفحه‌ای که برای ثبت نام می‌بینید پیامهای زیادی هست مانند "ممکن است با کلیک بعدی فرمتان داغون شود و دیگه هم نتونین ثبت نام کنید " و یا " یک اشتباه کافیست تا تمام ثبت نامتان برگرده عقب و چون کاربریتان یکبار مصرفه دیگه نمیتونی ثبت نام کنی دماغ سوخته !!!‌"‌که با خواندنشان روحیه شما لحظه به لحظه با استرس آمیخته می‌شود ولی نترسید اینها کار آمریکاست و چنانچه مشکلی پیش آمد دکمه کنترل . اف را بزنید و تایپ کنید " اگر من در انتخابات رای داده باشم چه کمکی بمن می‌شود " و اینتر بزنید





ـ


پ.ن1 : بخش جوابیه دوباره راه‌اندازی شد
پ.ن2 : هر احمقی میدونه من الان چیکار دارم میکنم و اگر نمیدونید پس شما احمق نیستید
پ.ن3 : کشتی ! ـ


√جوابیه


  • فاطی خانوم خانم جان یک فروند شعر رمانتیک گفتیم چرا سریع حماسیش میکنین میزنین به صحرا کربلا !؟ دیشب هیچ اتفاقی نیفتاده ... یعنی چراااااااا افتاده ولی خب سیکرته !!!!!!!!!! ـ


    ـ
  • Sunday, March 16

    عشق






    عاشقانه ترین شعر فارسی

    عشق یعنی
    آسمانی آبی با ابرهای تیره

    کبوترها و ابرها
    باران و مه
    همه چیز در ابهام

    و در آن دورها
    خیلی دور
    در زمانی زودگذر

    یک نفر ... ـ
    شاید !ـ
    شاید او همان خوشبختی باشد


    دیوانه ی عاقل




    ـ


    پ.ن
    این پست سالهاست نوشته شده ولی نمیدونم چرا هیچوقت دلم نمیومد جایی بگم یا بنویسمش . اما امشب انگار یه چیزی که گم کرده بودم پیدا شده انگار چیزی برگشته سر جاش ... انگار این شعر از اول برای امشب ساخته شده بود
    رمانتیک ترین شعر سال - عاشقانه ترین شعر سال
    شعر عاشقانه و رمانتیک
    ـ

    Saturday, March 15

    بوکس بازی با استکبار جهانی







    مملکتیه‌هاآآآ ! هرچی رای میدیم توی شناسنامه ثبت نمی‌کنن !!!!!!‌






    پ.ن : حالا دیروز انتخابات بود !؟
    پ.ن 2 : میبینم که همه رفتن مسافرت و هیچکی آپ نمیکنه و هیچکی ویزیت نمیکنه و ... ـ
    پ.ن 3 : من فقط با بعضی استکبارهای جهانی کار دارم ! ... اونم نه با مشت محکم ... با یک حریف بلوند کمرباریک سپرآمریکایی فقط توی کار کشتی کچ !!! ... کشتی فرنگی !!!!!!!!!!ـ
    ـ
    ـ

    Friday, March 14

    پهلوون تو هم رفتی ؟؟؟








    چند سال پیش به رضازاده پیشنهاد شد با دریافت هشت میلیون دلار به عضویت تیم وزنه‌برداری ترکیه درآید ولی قبول نکرد
    الان قبول کرده با چندصد دلار به شکلی تو مایه‌های خاک بر سرش به تبلیغ املاک رابینسون در ماهواره بپردازد
    از فوتبالیستهامون هیچ انتظاری نمیشه داشت چون از اولش هم مردم به تخمشون بودن و به فکر پول و دختربازی بودن
    ولی رضازاده ! جور درنمیاد ... هیکلش هم طوری نیست که بگیم بدلش بوده و بچه بده همسایه و اینا !!!!!!ـ
    بعد وقتی من میگم هیچ علاقه‌ای به تماشای مسابقات ورزشکارای ایرانی ندارم بهم میگن ارق ملی ـ‌(ارغ عرغ ... عرق ؟؟؟! )ـ نداری !!!!!!!ـ
    خیلی هم ارق ( ...‌) موجود می‌باشد ولی میدونم از این آدمها درنهایت جز آبروریزی چیزی بر نمیاد . خاطره پخش پرت کردن کیسه های پلاستیک پر از آب توسط بازیکنان تیم ملی و رو هم ریختن با خدمتکارهای هتل در بازیهای قطر باز هم توسط این جوادها هنوز یادم نرفته
    عضو تیم ملی بودن به واسطه روزه‌خوانی و تصفیه شدن از طرق ... خلاصه فیلتر اخلاق و شرف و میهن‌پرستی هم باید بیاد توی کار ! ـ

    ـ






    جوابیه









  • ـ
  • Wednesday, March 12

    عشق آتشین







    این دختره بزرگ بشه چی میشه ... پسره که دیگه مرد شده !!!ـ



    به یک دختر خوشگل برای بوسیدنمان به این سبک نیازمندیم ... حقوق غیر کافی !!!ـ








    جوابیه


  • فاطی جونم موضوع اینه که کی مردم این مملکت میخوان فضولی را کار بدی بدونند ؟؟؟

    ـ
  • Tuesday, March 11

    تو ذوق زدن که شاخ و دم نداره








    میگه بد نیست یک نگاهی به سن و سالت بندازی !!! ـ
    من که ارتباطی بین سن و سال و طراحی لباس خودم نمی‌بینم ... نه نمی بینم ... به هیچ وجه ! ـ

    ـ

    Sunday, March 9

    KING BURGER IN RASHT








    ـ

    Friday, March 7

    تا اقدام بایسته بعمل آيد








    یکی از اتفاقات بدی که روزانه شاهدش هستیم اینه که حتی اگر کسی معتقد باشه هر سال زندگیش باید برای ائمه عزاداری کنه ( در صورتی که عزیزترین افراد زندگیش هم بمیرن بعد از چند سال عادی میشه ) بالادستیهای حکومت ما کاری میکنن که حرمت و قداست این مسائل برای جوانها از بین برود !!!!!!ـ
    منجمله این اقدامات برگزاری زیارت عاشورای صبح پنجشنبه در پادگانها و (( اجبار )) سربازان به حضور در این مراسم است و میدونین نکته جالب چیه ؟ این که وقتی اگه یک جلسه توجیهی قرار باشه برای سربازان برگزار بشه به منظور آموزش پیشگیری از ایدز و شایعه پخش بشه یک خانوم دکتر ( اصلاً هم گفته نشه خوشگله یا نه ! )‌ قراره بیاد در این خصوص براشون توضیح بده میبینی حد اقل ( حد اقل ) هفتصد سرباز توی سالن مجلس به صورت مودب و ساکت میشینن ولی وقتی به زور قرار باشه ببرنشون برای زیارت عاشورا این تعداد به دویست هم نمیرسه و اونایی هم که اومدن یا برای خوابیدن میان و یا برای حلیمی که بعدش میدن !!!!!! ـ
    اگه صحبت از مذهبه که روایتی از پیامبر میگه از بزرگترین نعمت‌های الهی اینه که انسان مرگ عزیزان رو فراموش میکند ... جالبه که این نکته رو در عقیدتی سیاسی ارتش هم آموزش میدن ... خب پس این یعنی اینکه اونا که توی سر و کله خودشون میزنن انسان نیستن یا ائمه عزیز ؟؟؟؟؟؟ خودمون به خودمون فحش میدیم !!!!!!!!!! ـ کسی هم جرات نمیکنه راجع بهش حرف بزنه ... یا حداقل بگه آقا من امروز تو مد عزا و نوحه نیستم ! به کی باید بگم ؟؟؟ ـ
    از دید منطقی باز هم همون حرف بالا ! ... دین وافعی منافاتی با منطق نداره که
    از دید علم که اصلاً زورکی گریه یا خوشحالی کردن دیوانگیه و باید طرف رو برد دیوونه خونه !!!!! ـ


  • نتیجه‌گیری منطقی : در اتاق بسته است و بوی دود سیگار از زیر در اتاق سرهنگ بیرون میزند اگر تیمسار بیاید و بپرسد سرهنگ کجان ؟ و در اتاق ، قفل باشد شما می‌گویید "ایشون تشریف بردن زیارت عاشورا !" [ باید بگویید اگرنه بعداً سرهنگه خشـتکـتان را بر سرتان میکشد !!! ] پس سیگار ـ خواب ـ بازی با کامپیوتر با زیارت عاشورا بی ارتباط نیستند ! ـ

  • نتیجه گیری غیرمنطقی : این جمله مداحه که میگه "آی سربازا[ که با توسری آوردنتون مسجد !] هر حاجتی دارین الان وقتشه بگین چون آقا دست رد به سینه نوکرای خودش نمیزنه ! ... اصلاً ابلهانه نیست جناب سرگرد ! ـ


    پ.ن 1 : خب مگه من چیم از بقیه کمتره ؟؟؟ منم تو اتاق در رو میبندم میخوابم ...ـ

    پ . ن 2 : ها پس چی ؟! ... می‌خواستین وقتی به «زور» باید 4 صبح از خواب بیدار بشین و «به زور» بروید پادگان و دم در پادگان هم یک سرباز صفر ( سربازی که پنج کلاس هم سواد ندارد و یک بچه هجده ساله است ) به شما که فوق لیسانس این مملکت هستین با سی سال سن و چند موی سپید بگوید ناخونت بلنده باید بری ناخونت رو بگیری و بعد حولت بده بیرون ، خب آره آدم جداً در این فضای روحانی احساس معنویت میکنه و پیرهنشو چاک میده که یا منو ببرین زیارت عاشورا یا به ولای علی خودمو میکشم !!!!!! ـ

    پ . ن 3 : منوط به اوامر عالیست ؟! ـ


    پ.ن 4 : نوشته جالبی از دوست جدیدم تراموا


  • Monday, March 3

    تو دیگه چرا ...؟ تو دیگه چرا ؟؟؟






    مهدی جان ... هرکاری کردم نتونستم رودررو بهت بگم ... نمیدونم چرا ... همیشه گفتم دوستای خوب آیینه همدیگه هستن ولی نمیدونم چرا ایندفعه بهت نگفتم و ازت خواستم بیای اینجا پیامت رو ببینی
    شاید چون تو ازدواج کردی و درست نیست من راجع به ارتباطت با زنت بهت گوشزد کنم
    آخه تو دیگه چرا ؟ ... تو که بخاطر ازدواجت دو ماه با خانوادت قهر کرده بودی و خیابون گرد شده بودی تا این ازدواج انجام بشه چرا ؟ ... تو دیگه چرا دنبال زن مردمی ؟؟؟
    گیرم که زنت خبردار نشه ! آیا تو باید مثل یک سگ ولگرد دنبال زنهای شوهردار باشی که ... ـ
    بعد با افتخار برای من تعریف کنی که آره طرف خونه هم داره و خیلی تیکه خوبیه ؟
    تو یک خانواده درست حسابی داری ( اگرچه اگر نمیشناختمت با این کارهات هرگز اینطور فکر نمی‌کردم !‌) ـ
    پرسیدی چرا دیگه سراغت رو نمی‌گیرم ؟ ... من و تویی که خونه یکی بودیم ... به نظر خودت الان آدمی هستی که اجازه بدم بیای توی خونه ی من ؟ ... وقتی شرفت رو از دست دادی و از آدمیت دور شدی ؟! ... ـ
    لطفاًدیگه با من تماس نگیر
    حالم ازت بهم می‌خوره ... علت اینکه پرسیدی حالا چرا با این عجله و من هم گفتم اینجا رو باید بخونی میفهمی ... همین بود
    واقعاً متاسفم
    نه برای تو ... برای اون دختر نجیب که شبها توی بی‌وجدان کنارش می‌خوابی ... اگه میدونست تنت روزها به تن چند زن دیگه خورده ... به خودت یک لطفی کن :‌اگه نمیتونی آدم باشی حد اقل با افتخار برای بقیه تعریف نکن
    طفلک زهره ... چقدر خاطرخواه داشت ... خیلی از اونا سرشون به تنشون می‌ارزید ... یک دختر درسخون - هنرمند - نجیب - خانواده‌دار ... با تو !!! ... !!!!!! ـ
    نه بخاطر زندگی تو بلکه بخاطر احساسات زهره امیدوارم هیچوقت نفهمه ... شک دارم هیچ بویی نبرده باشه
    تو هم دلت خوش باشه هیچ خطری تهدیدت نمیکنه و به همه اون زنها دستبند و کلت توی کیفت رو نشون دادی ... ـ
    ترست فقط از همینه ؟؟؟ ... نمی‌ترسی یک روز یک نفر هم مخ زن تو رو بزنه یا به زور نشون دادن کارت و کلت و دستبند ببردش ... زهره بمیره همچین کاری نمیکنه ... یادش بخیر روزی که به باباش گفت " در عوض مهدی مرده! بخاطر من به همه چی پشت پا زده " ... مرد !!! ... تو ! ... ـ
    طفلک نکونام که وقتی دید زهره به تو رسید طاقت نیاورد و درس و ول کرد و از اون دانشگاه رفت ... ـ
    شماره خونت رو هم گفتم باشه بعد چون اگه داشته باشم به زهره میگم ... دعا کن پدرت رو هم دیگه نبینم ... ـ
    چرا امثال تو ازدواج میکنن ؟؟؟ ... مصیبت اینه که فردا تولت هم یکی میشه عین خودت ... زن که با همه این اوصاف گرفتی اقلاً چندتا توله عین خودت تحویل این جامعه نده ... خودت بسی دیگه برای این کشور ارث از خودت نذار ... ـ
    واقعاً موندم چرا ؟؟؟



    ـ


    ـ