Friday, August 31

"گرافا ك"






تصور كنيد كسي رو كه يه مدرك مهندسي توپ داره ولي در زمينه گرافيك كار مي كنه و به زودي فوق ليسانس ام بي اِي مي گيره ! نابغه هستم مي دونم ... ! ... بگذريم ! راجع به چيز دبگه اي مي خواستم سخنوري كنم
ديشب يه خواب جالب ديدم ... ولي اصلاً يادم نمياد ( اين رو نوشتم كه بدونين آپ به صورت زنده انجام ميشه ! ) ـ
يك دفعه آدم به سرش ميزنه و بعضي از اين سايت ها چيزايي نشون ميدن به قول صادق هدايت "حورالعين" !!! آدم همه چي يادش ميره : دپرشن و احساس گناه بعدش ، نمي دونم ضعف و سوت كشيدن سر و و و ! و چند ساعت بعدشه كه آدم به خودش ميگه چي شد ؟! چند ماهي بود كه به روي خودم نياورده بودم ولي گاهي آدم يادش مي افته كه بابا من هم آدمم نيازهاي روحي رواني - جنسي دارم عين بقيه و تازه چي ؟!! اونم وقتي آدم بعد سه ماه يك روز با خودش تنها ميشه ... البته خداييش دوست بد بي تاثير نبود : همش از وحيد شروع شد با صحبتهاش راجع به فيلم مالنا ( مالينا) و بعدش فيلم "ماه بد" رو داد ببينم و بعد هوس چندتا صورت خوشگل و چندتا بدن مانكني و خلاصه بعد چند ساعت يهو انگار بيدار شدم و متوجه شدم بدنم مقادير زيادي پروتين و ويتامين از دست داده و با خودم فكر مي كردم آيا كار درستي بوده يا نه ؟؟؟
به زودي كتاب خاصي در اين زمينه شروع به نوشتن مي كنم


Wednesday, August 29

آوووووووووووووو !!! ـ








تو فنلاند مسابقه پرتاب موبايل دارن - وقتي من تو اتاق پاي مونيتور هستم سوت زنان مياد تو اتاق يا اتو مي زنه يا ريش تراش ميزنه تو شارژ ! - چقدر كاره كه مي خوام انجام بدم : نقاشيمو تموم كنم ، كتاب جديدم رو بخونم - انگار نه انگار داشتم فيلمو ميديدم ، زرت كانال رو عوض كرد ... خواهش مي كنم !؟ - هرچي مي خورم باز هم بدنم كم مياره - اينهمه سرچ و آنلايني به دنبال چي ؟؟؟ - جشن هاي زوركي تو پادگان ، تو جامعه ، تلويزيون ... كي از دستتون راحت ميشيم ؟! - اوه اوه اوه ! فتو وبلاگ رو راه بندازم كه ديگه همش آنلاينم ! - اميدوارم من اونقدر پولدار بشم كه بچه اي كه سرپرستيش رو قبول مي كنم مشكلات منو نداشته باشه - صداشو كم نكنين يه موقع خداي نكرده من خوابم ببره !!! - هي به خودم گفتم شماره موبايل رو به هر خري ندم : تا همين ماه پيش مزاحم تلفني نداشتما ! - يعني ميشه ؟ ... شركت نفت استخدام !؟ - روزنامه فروش شده ... اونجا كه مهم نيست همه همينكارها رو مي كنن در عوض سربازي زوركي ندارن و كلي مزايا دارن - آره من حاضر بودم ظرف ميشستم با همون زندگي اونا ولي با مهندسي سربازي نمي رفتم - لامصب چه خوشگل بود هنوز كف آلودم - هنوز هم در مورد جي اف سردرگمم - پول اگه بود مثلاً 1 ميليارد تومن اونوقت 10 سال سربازي هم مشكلي نبود - چقدر خوشگل شده ، اينهمه عشوه و تيزينگ معلوم نشد مال من بود يا اونيكي كه گفت چون اونم مي بينه نميشه اونكار رو انجام بده - يوگا ، ريلكسيشن ، تمرين حافظه ، ... همه خيلي خوبن ولي زمان كم - چند وقته يه جوك كه از خنده روده برم كنه نشنيدم - چه باحال : اصلاً نميشه تو ويندوز پوشه اي با اسم "سي او ان" ساخت !!! - نميدونم كتاب رو تموم كنم و چاپ كنم يا نه ؟! - چقدر حرف تو مدارهاي اين مغز مي چرخه - يه عالمه ، هوارتا ، آوووووووووووووو !!! ـ

con CON


Monday, August 27

ميرسه روزي كه آقايون "به ما بدن" پس حساب !!! ـ






بابا تحمل هر بني بشري حدي داره !!! ـ
دوست دختر اخه ... چشم! ـ
اين تيپ اون مو اين مهموني اخه ... باشه ! ـ
اين سايت و اون سايتهارو شماها لياقت ندارين ببينين و ما فقط ببينيم ... چون شمايي چشم ! ـ
سربازي زوركيه حقوق هم نداره دو سال عمر مفيد و جوونيت باي باي چون ما ميگيم- تو سربازي موبايل هم اجازه ندارين ببرين ، كچل هم بايد بكنين - نگهباني و شيفت و اينها هم بايد داشته باشين ، تازشم هر خر و گاو بي سوادي بهتون فحشم داد گه مي خورين حرف بزنين ... هميشه همين بوده ... حرف زوره ديگه ، سگ خورد ، به اميد تلافي چشم !!! ... باشه! !! ـ
ولي لا مصب ها نه صبحونه ميدين بهمون نه چايي نه كوفت حالا اون نوني كه سر صبح ميريم از بيرون پادگان مي خريم مياريم هم قدغن كردين ... هم از شيكم ما زدين هم اون نونوا ... ؟؟؟ لا مصبها يه سره آب رو هم ببندين بشين خود يزيد ديگه ... اميرالمومنين سرباز مي گرفت غنيمتي ، چيزي هم بهشون ميداد ... شماها زوركي ميبرين سربازي ... آي برسه اون روزي كه نوبت ما بشه ... مياين التماس مي كنين همين سربازهاي پاپتي براتون بجنگن ... آخ كه ديدن داره !!!ـ ...

Thursday, August 23

ايران و دهاتيا





ايران : كشوري كه مردم از يك طرف نماز مي خوانند و از طرف ديگه پشت سر يكديگر غيبت مي كنند ! ـ

ايران : كشوري كه همه مسلمانند و هيچكس نميتونه يك پاراگراف بدون دروغ حرف بزنه !!! ـ

ايران : كشوري كه همه با هم دوستند و همه دارن براي به زمين زدن يكديگر نقشه مي كشند

ايران : كشوري كه اگر رشته مهارت هاي دوز و كلك در المپيك وجود داشت رتبه اول را بين مردم جهان دارا بود

ايران : كشوري كه پيشرفت يعني باعث پس رفت ديگران شدن

ايران : كشوري كه هشتاد درصد شهرنشيناش مهاجران روستايي هستن

ايران : يعني اينيكي كه الان مي خواستم بگم رو نگم كه برام دردسر درست نشه !!! ـ

ايران : يعني يه موقع تو كشور غريب نگي مال كجايي

ايران : كشوري كه مردمش از هر كشوري بدي و توهين ببينن ميرن اونجا پولاشون رو خرج ميكنن تا به اقتصاد اونا كمك بشه

ايران : كشوري كه جايگاه هفتم از نظر گردشگري رو داره ولي در استفاده رتبه هاي آخر رو داره

ايران : كشوري كه اگه كاريش نداشته باشن نميتونه به بقيه كار نداشته باشه

Tuesday, August 21

love and hate are extreme










بايد به طراحش باارزشترين جايزه سال رو داد






اين مطلب اصلاً قشنگ نيست ... حال به هم زنه ... توصيه مي كنم خونده نشه ... اصلاً بهتره نوشته نشه ... اما افسوس كه بايد بنويسمش ... نه اينكه مرض داشته باشمآآآآآآآآآآ !!! ... ولي ... خب شما نخونين !!! ـ

من يك مشكل اساسي دارم ... وقتي وارد توالت ميشم نمي تونم به داخل چاهش نگاه نكنم ... و خب در ايران هم كه بيرون خونه ها ، نه تنها داخلشون پره بلكه از پر هم اونورتره و بعضاً محتوياتش شناور در سطح آب معلق است و كاهاً حالت چايي بيسكوييت مخلوط قهوه اي كمرنگ داره منتها با بو و اسانس خيلي بد و حال بهم زن ... و توي پادگاني كه دستشويي هاش سيفون و آفتابه نداره اوه اوه ... حساب كن هفت هشت نفر با هفت هشت نوع رژيم غذايي مختلف و در نتيجه هفت هشت نوع كارهاي تجسمي در رنگ ها و سايزهاي مختلف ... !!!!!! ... كه تازه در هواي گرم بخارش هم در فضا وجود داره و سيستم تنفسي انسان هم قادر به جداسازيش از هواي استنشاقي نيست و تازه در تمام مدت همراه با بو ، تصويرش هم در ذهن شما متصور ميشه و مثل يك كليپ جلو عقب ميره ... و در تمام مدت كارتان متوجه سنگيني هوا ( و بعضاً رنگي بودن هوا ) نيز خواهيد بود ... ولي چاره اي نيست يا بايد تحمل كرد و با اين شرايط جنگيد و از فشار رهايي يافت و يا هيچ كار ديگري نميشه كرد مگه اينكه يك مكان ديگر پيدا كنيد كه مگه ملت فضول ما مي گذارند ؟!! ـ
ميدونم حالتون بهم خورده بنابر اين توصيه مي كنم پايين تر نرويد و چاه دستشويي را نبينيد ! ـ

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

بنظر مي رسد تو هم مشكل منو داري !!! ـ


اين كثيف ترين پست دنياست با كثيف ترين و حال بهم زن ترين عكس توالت دنيا ـ كثيف ترين و تهو آورترين توالت دنيا ـ استفراغ نكني رو مونيتور يه موقع ـ
emmanuelle seigner ـ همينجوري
يك عدد پي پي درسته توشه در داخل مايعي زردرنگ




Saturday, August 18

از اونا مي خوامم گرفته !!!










يه چيزي تو مايه هاي يكي بهش گفته خفه شو !!! ـ

نوشتنم نمياد ... يعني مياد ولي نمياد يا يه همچين چيزي ! ... شنيدي يارو ميگه از اونا ميخوامم گرفته !!!!!! ... ـ


درضمن خيلي بدم مياد از آدمايي كه زرنگ نيستن ولي اينطور فكر مي كنن يا اداشو در ميارن !!! اشكال كار اينجاست كه وقتي زرنگ نيستن ولي اينطور فكر مي كنن اونوقت فكر مي كنن بقيه نمي فهمن چه غلطهايي دارن مي كنن ! و اين يعني يك نفر فكر كنه آدم خره !!! پس ميشه فحش !!! ... پس دفعه ديگه كه كسي "فكر كرد" خيلي زرنگه بزنيم تو دهنش ؟؟؟ ـ

ــ نتيجه گيري منطقي : من خيلي زرنگم !!! ـ
ــ نتيجه گيري غير منطقي : من خيلي به اعصابم مسلط هستم ... ولي گرفته ديگه!!!ـ

Friday, August 17

hey dadash koja koja ???!!!






دفعه آخر بود به اين جانوران مهلت دادم ! هردفعه كارشون همينه " ميريم ... نه ايندفعه حتما ميريم !!! " و هردفعه من به بقيه نه ميگم كه با اين اراذل برم چون اينهمه اصرار مي كنن ولي اينا يا خواب ميمونن يا هرچي و بلاخره هم جايي نميريم !!! ديگه از اين خبرها نيست ... حالا درستته اين هفته خودم هم كار داشتم و نمي تونستم باهاشون برم ولي به هر حال دليل نميشه قرارمونو بهم بزنن كه !!!!!!!!!!!! ـ


انواع ديوانه ديوونه و همينه كه هست لينكهاي توپ در پايين صفحه ويتيليگو يا برص در پايين صفحه ... اصلاً همه چي در لينك هاي پايين صفحه


Saturday, August 11

خنده بر هر درد بي درمان دواست







اونوقت ميگن ... آقا ما داشتيم توي يه سايت كه كليپ هاي خنده دار داشتم ميگشتيم رسيديم به يه كليپ خنده دار كه سوژه اش يك خانوم خوشگل بلوند غيره و غيره بود . آقا رفتيم توي آدرسي كه زير كليپ بود كه بر خورديم به يك بازي غير عادي كه در اون ، آخر شب در يك اداره من ( رييس اداره ) با منشي اونجا ( منشي اونجا ) كه خيلي سه بعدي و خوشگل و غيره و غيره بود تنها ميشيم و اون ميگه خسته هست و من هم شواليه بازي ماساژش دادم و بعد اون بي جنبه ميشه و لباسشو مرحله مرحله در مياره و بعد من بي جنبه ميشم و جاهاي ديگش رو ماساژ ميدم و خلاصه در همون سايت بازيه يه لينك ديگه بود كه يه نفر رو با من متچ كرد و با هم آشنا شديم و بعد رفتيم تو مسنجر با هم چت كرديم و خيلي چت كرديم و خلاصه من معرفت يك بچه تهرونو به نمايش گذاشتم و هرچي خواست نشونش دادم ( عكسام ، آثار نقاشيم و لباسهامو اينطور چيزا ) و اونم براي اينكه ثابت كنه كه اينطوري نيست كه " هزار وعده خوبان يكي وفا نكند" اونم يه سري چيزا كه من خواستم نشونم داد و خلاصه مي خواستم بگم خنده خيلي خوبه !!! هم علم ثابت كرده هم من امروز
اين هم مدرك ... ـ
emma







خودمونيم يه جورايي با بابابزرگ ها موافقم كه وقتي ميان ميبينن آدم داره با يه غريبه اونور دنيا چت ميكنه ميگن "خب اين كارارو ميكني كه چي ؟!! " موافقم ... امروز سه ساعت نشستم تا چند نرم افزار رو دانلود كنم كه در مجموع يك عكس رو انيميشن كنن و بجاي تصوير زنده كليپ اون انيميشن رو نشون بدن خب هم فان باشه هم تك باشه و توي چت روم جلب توجه كنه و خلاصه قيف بيام و ... همين؟؟؟ ... آره همين ولي نميدونم خب كه چي ؟!!!ـ

Thursday, August 9

مار گنجشك خدا فرشته ها








روزها گذشت و گنجشک با خدا هيچ نگفت. فرشتگان سراغش را از خدا مي گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان اين گونه مي گفت:ـ
"مي آيد؛ من تنها گوشي هستم که غصه هايش را مي شنود و يگانه قلبي ام که دردهايش را در خود نگه مي دارد. " و سرانجام گنجشک روي شاخه اي از درخت دنيا نشست. فرشتگان چشم به لب هايش دوختند، گنجشک هيچ نگفت و خدا لب به سخن گشود " با من بگو از آنچه سنگيني سينه توست. "ـ

گنجشک گفت: " لانه کوچکي داشتم، آرامگاه خستگي هايم بود و سر پناه بي کسي ام. تو همان را هم از من گرفتي. اين توفان بي موقع چه بود؟ چه مي خواستي از لانه محقرم کجاي دنيا را گرفته بود؟ و سنگيني بغضي راه بر کلامش بست. سکوتي در عرش طنين انداز شد. فرشتگان همه سر به زير انداختند. خدا گفت: " ماري در لانه ات بود. خواب بودي. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو از کمين مار پر گشودي. "گنجشک خيره در خدايي خدا مانده بود. "ـ

خدا گفت: " و بسيار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمني ام برخاستي. "ـ

اشک در ديدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چيزي در درونش فرو ريخت. هاي هاي گريه هايش ملکوت خدا را پر کردـ


يگان 731







اول از همه من تو كف اون باباييم كه سوژه عكس هاي اين وبلاگ !!ا رو پيدا كرده و گرفته و


دوم اينكه فردا با برو بچز داريم ميريم بيرون ... از امثال اين جمعها خوشم نمياد كه از الان ميدونم باقي نميمونه ولي خب يه گردش دسته جمعي اين حرفها رو نداره ... ـ تا ببينيم بعد خدمت چي ميشه ... ـ

يك دفعه بيشتر چت نكرديم ولي احساس مي كنم خيلي دلم براش تنگ شده


خيلي بده كه تازه آخر شب يادم ميفته كه چقدر كار دارم كه انجام ميتونستم بدم!! ... ـ


بعضي آدما اينجورين كه فكر ميكنن اگه يك ساعت حال و احوال كنن بعدش مثلاً تصادفي بگن چي ميخوان ( براي چي زنگ زدن ) لو نميرن و ضايع نميشه ... عيب اين روش اينه كه هم ضايع تره هم تابلو و من كسي رو نميشناسم كه متوجه قضيه نشه ! ـ


گاهي خوبه كه آدم از خودش خوشش بياد ... من دوست دارم هميشه از خودم بخوشم ! ـ


پول خيلي چيزه خوبيه ... خودم تنهايي كشف كردم ! ـ

Tuesday, August 7

n,sjd








آشنايي ـ مسنجر ـ وبكم ـ عكس دفعه ديگه ـ اختاپوس ! ـ ده تا ـ قطع برق ـ كوهپيمايي ـ نويسندگان وبلاگها ـ كودك درون ـ هامستر ـ آگهي بازرگاني ـ اختاپوس با روسري ـ اولين دوست ـ ... و هنوز پاك نشده بود ـ و در نهايت شام !!! ـ

اتفاقاً اصلاً موضوعات بي ربطي نيستن ولي فقط دو نفر ازش سر در ميارن ! ـ

و يك اتفاق كاملاً غير جالب ... امشب زن داييم به مادرم گفت به من سلام برسونه و بگه جكهايي كه فرستادم خيلي خنده دار بودن ... اگه ميدونستم آي دي داييم اينارو عد كردم عمراً ... چه ضايع !!! ـ

Monday, August 6

ماورا






چندتا كشف جديد كردم : ـ
ــ بعضي روزها شرايط براي همه يكسانه ! يعني مثلاً اون روز همه عصبي هستن و يا اون روز همه با هم مودب يا مهربونن ! ـ

ــ اگر يك نفر تصميم بگيره رفتار و منش خودش رو بد يا خوب كنه چهره و سيماي او هم به همان صورت بد يا خوب خواهد شد

ــ انسانها مثل يك ايستگاه فرستنده و گيرنده هستن و دايم افكارشون رو ميفرستن در فضاي اطرافشون و امواج ما رو دريافت ميكنن براي همينه كه گاهي با در كنار يك نفر كه نميشناسيم احساس خوبي داريم و بالعكس و گاهي اين امواج به قدري شبيه امواج يك نفر ديگه هست كه شك مي كنيم آيا اون شخص رو قبلاً جايي ديديم يا نه

ــ يه جورايي مشكوكم به خواص بعضي سنگها ... مي خوام روي اونا تحقيق كنم ... اميدوارم اين وسط خرافي مرافي نشم ! ـ



Sunday, August 5

بنگر اين قافله تكنولوژي ، عجب ميرود








تا به حال انواع و اقسام کامپیوترهای فينگرتاچ را دیده ايد که تا حدودی برای شما جالب بوده اند. اما اگر به محصول جدید مایکروسافت به نام "مايكروسافت تاچ" برخورد کردید به راحتی از کنار آن نمی گذرید. "مايكروسافت تاچ" در واقع یک پانل 30 اينچ هوشمند است که بر روی یک میز قرار گرفته است.این محصول طوری طراحی شده که شما هیچگونه نیازی به ماوس یا كيبورد نخواهید داشت و شما می توانید عکس ها و فیلم های خود را بر روی آن ببینید و با انگشتان خود به راحتی آن ها را کوچک و بزرگ ، جا به جا و سپس ايميل کنید.حساسیت صفحه نمایش آن به حدی بالاست که شما می توانید با قلم موی نقاشی بر روی آن نقاشی کنید. و اما از مزیت های بی نظیری که این وسيله دارد این است که بعضی اجسامی را که شما بر روی آن قرار می دهید اسكن و شناسایی میکند و مشخصات آنها را به شما میدهدي ، مثلا اگر موبايل خود را بر روی آن بگذارید تمام مشخصات آن از جمله قیمت آن را برایتان به نمایش می گذارد. حتی نوشابه ای را که بر روی آن میگذارید را از طریق برچسب شماره سريال چسبیده به آن شناسایی میکند.قیمت این میز حدود 10000$ است.توصیه میکنیم حتما با لينك زير به سايت آن بروید و تيزر های معرفی محصول را تماشا کنید و لذت ببرید
لينك سايت مربوطه

Friday, August 3

دربند









گروه وندا كه بره بوق بزنه با اين برنامه اش ! ما رفتيم محل قرار و ديديم چندتا پسر خز وايسادن كه يه جورايي شيپيش ازشون بالا ميرفت و حدود شيش - هفت نفر بيشتر نميشدن و ما هم بهتر ديديم خودمون سه نفري بريم و جاتو خالي رفتيم تا بالاترين قسمتي كه بدون تجهيزات و فقط بوسيله چهار چنگول ميشد رفت !!! ـ
گفتن نداره كه فرهنگ دهاتياي مهاجر به شهرها آنجا هم دست از سرمون بر نميداشت : بلند حرفهاي جلف گفتن ــ عين حيوونا تنقلات خوردن و آشغالها رو هرجايي انداختن ــ عشوه هاي دخترونه خركي و عربده هاي مردونه گاوي ــ بدون ملاحظه راه ديگران رو سد كردن ــ تيكه ها و اصطلاحات دور از شعور و ادب به ديگران گفتن ــ چادر زدن براي ديد زدن و خلاصه هزارجور كاراي درب و داغون ديگه ... ـ
بعد سربازيم حتماً يك اكيپ توپ براي كوهنوردي و گشت و گذار جور مي كنم ... قول !ـ





Wednesday, August 1

بيدارشو تا براي هميشه بخوابي