Monday, June 11

vitiligo






نمونه ای از مکالمات همکاران من ؛

ــ بیا تو در رو ببند یکم بهت بخندیم !!!ـ
ــ آخه اَن ! تو هم خندیدن داری ؟!ـ
ــ شاش !! کی قهوه ایت کرده ؟؟؟
ــ مستراح !! ...تو خودت ... !!! ـ
...



دیشب نگهبان بودم و نمی دونم چطوری نفرات قبلی هیچی برای نوشتن به ذهنشون نرسیده که دفتر وقایع اینطور خالیه ... شاید باید بگم نمیدونم چطور من اینهمه مطلب تو گزارش نوشتم که اون یک برگ آ چهار کم اومد و یک برگه دیگه ضمیمه اش کردم ؟؟؟




اگه میلیاردر بودم همین الان دستور ساخت یک سلمونی در یکی از اتاقهای خانه برای مصرف شخصی میدادم یا چیزی تو همین مایه ها و مسلماً اون خونه از قبل استخر و سالن بیلیارد و باند هلیکوپتر و فضای سبز بسیار وسیع و غیره داشته ... !ـ




اینهمه سال اینها روی تنم و جلو چشمم بود و من اسمشو نمیدونستم ... ویتیلیگو !!!ـ

1 Comments:

Blogger Bingala said...

shhhhhhhhhhhush, they are just clowns ;-)

manam harvaght bayad gozaresh rad konam shiftaye ghabl heechi nadashtan began!!!

man arayeshgari ham kami baladam

THE APPLE IS MARVELOUS!!!

04:31  

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home