Wednesday, May 16

پارادوکس ارزشی





چقدر خوشگله... خب به من چه ! ... لبخند زد ! حالا وقتشه ! ... که چی بشه ؟؟؟ ... سر صحبت رو باز کنم ... برو دردسر برا خودت درست نکن ، تهش اون ازدواج خواهد خواست تو نه و باز کلی بگو مگو ... خب آخه دوست دختر داشتن بد نیست ... کی گفته ؟! داری اسیر مد و تقلید میشی ! تو دوست دختر می خوای چیکار ؟! ... دوباره نگاه کرد و لبخند زد ... اولاََ اِنقدر تابلو نگاه نکن ... مگه چه عیبی داره ؟! دوتا دوست ... نه تو فقط دوستی اونو می خوای نه اون این دوتا چیز رو ... خب اگه اونم بدش نیاد ... دیدی ؟؟؟ دیدی گفتم !!! ... اصلاََ مگه چه اشکالی داره ؟! بلاخره منم پسرم ... آره ولی مثل اون میشه که تازه خیلی هم کاری نکرده بودی ولی یادته چقدر پیله کرده بود ؟! یادته چقدر عذاب وجدان داشتی وقتی دیگه نمی تونستین همدیگرو ببینین ؟؟؟ ... تنهایی اذیتم می کنه ... یه مونس می خوام ... مونس یا سکس ؟!!! ... خب اگه اهلش ... دیـــــــــــــــدی ؟!... من دلم پاکه ... اِِاِاِاِ سکس جزو اعمال پاک محسوب میشه ؟ بگو جهنم جمعبتش کم شده !!! ... با چند دفعه سکس خدا کسی رو جهنم نمی فرسته ! ... ـ
***
پیاده شد رفت در حالی که یک بار دیگه متعجب نگاهم کرد ... شرم داشتم سرم را بالا بگیرم ... چقدر زیبا بود ... چقدر تنهام ... چرا به ازدواج بی علاقه ام ... چقدر دوست داشتم باهاش حرف بزنم ... دوست داشتم سرش رو میذاشت رو سینم ، نازش می کردم ... تا کی ؟ نمیدونم ، سکس بده یا خوب ؟ اگه هردو طرف راضی باشن چه اشکالی داره ؟ نه چون در هر صورت بدون قصد ازدواج آخرش یک خداحافظی تلخ داره ... باز شروع شد ؟؟؟!!!!!!! خستم ، نای هیچ کاری رو ندارم و این دوتا دیوونه و عاقل توی مغزم هم ول کن نیستن ... !!!ا

3 Comments:

Anonymous Anonymous said...

با عرض سلام خدمت دیوانه عاقل بسیار عزیز

گفته‌ای «آخرش یک خداحافظی تلخ دارد». درسته. دارد. ولی دوست خوب من (اگر اجازه بدهی با این اسم صدایت کنم) اگر بخاطر اون «تلخی» «شیرینی» یک رابطه را از خودت دریغ کنی می‌شوی یک آدم محافظه‌کار و بلانسبت سرکار بی‌خاصیت مثل خود من که دارم اینها را برایت می‌نویسم. من هم بخاطر فرار از «تلخی» زندگی «یلخی» را برگزیدم ولی ...

قرار نیست که هر رابطه‌ای به ازدواج ختم بشود. سکس بد نیست که خیلی خیلی خیلی هم خوب و مفید است. مغز آدم را باز می‌کند (حد اعتدالش البته، بگذریم که ما ایرانی‌ها معمولا در هیچ چیز حد اعتدالی نداریم). اگر کشش جنسی بد بود که خداوند به آدمیزاد نمی‌دادش. خداوند که بدخواه بشر نیست.

از قول من به اون دوتا دیوونه و عاقل توی ذهنت سلام برسون. بهشون بگو که فلانی (اسم من را ببر) می‌گوید که شما دوتا خیلی وقتها قضیه‌تان همان قضیه «عنب» و «اوزوم» و «استافیل» و «انگور» است. یک کم بنشینید با هم صحبت کنید و زبان همدیگر را یاد بگیرید.

زیاد هم نگران اونی که رفته نباش. رفتن و آمدن جزئی از فرایند انسان بودن و زندگی ماست.

قربان تو
ققنوس

13:04  
Anonymous Anonymous said...

بابا خود خدا هم بهشتش بهشت سکسیه! بهشتم که می خواد تعریفش بکنن اولین چیزیش حوریهای تپل و مپله پس تو نگران ناراحتی خدا نباش. خدا راحت راحته. دومندش هم از من به شما وصیت تا توانی دلی به دست آور. آشنایی با آدمای مختلف واسه آدم خوبه. غصه سرگیجه بعدشم نخور. اون رو خودش زمان درست می کنه و اگه قرار بود کسی از این بابت بمیره تا حالا یه آدم زنده نبود

02:37  
Blogger Unknown said...

aslan ba nazaratun movafegh nistam :?

05:59  

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home