Tuesday, February 26




کلمات و ترکیبهای شیمیایی تازه




چیزی فهمیدم و اونم اینه که نفهمیدم که یه چیزایی فهمیدم درخصوص اینکه یه چیزایی نفهمیدم !!! ـ
بس جالب انگیز ناک بخش افزا خواهد بود ! ـ

و همچنین اینکه خیلی خوشم میاد که خوشت بیاد از چیزی که خوشم میاد ازش خوشت بیاد

و در آخر اینکه


به او گفتم چه بت باشی چه الله
من این حرفا سرم نمیشه والله
ز من مخلص تر هرگز تو نیابی
مومن ، بی نماز چون من نیابی
گرت هست تو به سر ترفند هزاران
مرا فکر تو داغیست زیر باران
نه ترفند دانم و نه سری از غیب
نه چون تو خدایی ، و نه بی‌عیب
همین باشد ز من وسع عبادت
کنم نجواکنان شبی بر تو زیارت
نه روزم بی تو شب نه باشدم روز
چه بی تو و چه با تو در دلم سوز
اگر از من بپرسی آرزویم
بجز وعده به دیدار تو نجویم
آغوشی - بوسه‌ای - لب و نگاهی
جام می و دلبر به بر باشد الهی !!! ـ
همی گویند عظیم است این خداوند
من گنهکارم خدایا ببند برتنم بند
فقط شرطی دارم ای خدایم
در آن حین سر به زلیفینت گذارم
اگر دیوانه‌ام من ، کن رهایم
چنان عاقل کنم از نو گناهم
اگر من عاقلم و نیست بندی ‌درکار
چو دیوانه شوم بر تنت بند‌، ‌دگربار
اگر تو دانی گداخته در دل کوه
در میان طوفان ، حال کشتی نوه *ـ
اگر دانی ز عشق پروانه
ورود از پیله به این زمانه
اگر دیدی به بیابان مردی مدهوش
نگو نشناسمش گیرم درآغوش





*
منظور نوه است و اشاره به کشتی نوح پیامبر دارد که بنا به ضرورت شعری به صورت نوه نوشته شده ... این یک صنعت ادبی قدیمی شعر پارسی است و امروزه بجز من و یکی دو نفر دیگه کسی را ز این سر ، آگاهی نباشد !!! ـ


0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home